
فصل اول: کلیات تحقیق
۱-۱مقدمه
مطالعات فرهنگی که بر پایه دانشهای نوین استواراست، تاکید دارد که فرهنگ والا و پست، هر دو به یک اندازه میتوانند حقایق اجتماعی را بازتاب دهند. بنابراین فرهنگ عامیانه دارای ارزشهای علمی و شناختی است. همانطور که لوکاچ میگوید ادبیات بویژه ادبیات رئالیستی بالزاک، سولژنیستسن ودیگران به خوبی میتوانند طبقات متفاوت جامعه را بازتاب دهند، (نک، زرافا، ۱۳۸۶: ۲۶ و…). ومسائل آنها را درامور زندگی، معیشت، بهداشت وغیره نشان دهند و بهویژه دوقشر رودرو، فرادست و فرودست چون ارباب ورعیت، کارفرما وکارگر را معرفی نمایند. این آثار مستقیم یا نامستقیم به مسائل کلی جامعه میپردازند که گاهی حقایق جزئی آن را نیز بازتاب میدهند. یعنی از دیدگاه لوکاچ، ادبیات هم مسائل کلی دو قشر و دوطبقه متخاصم را نشان میدهد وهم جزئیات دیگر اجتماعی چون قشرها واصناف دیگر جامعه ونیز روابطه آنها را با هم بازگو میکند، ولی لوکاچ میگوید ادبیات باید به طور کلی به حقایق دوگانه فرادست و فرودست ببردازد.اما مردم شناسان وصاحب نظران مطالعات فرهنگی بر این باورند که همه حقایق را میتوان در ادبیات ملاحظه کرد، حتی در ادبیات عامیانه. و نیز تنها در ادبیات رئالیستی و مدرن نیست که پژوهشگران به حقایق اجتماعی رو میکنند، بلکه در ادبیات عامیانه و حتی زبانزدها میتوان روابط اجتماعی جامعه را کشف نمود. از این رو صاحب نظران مطالعات فرهنگی جدید که چه بسا تحت تأثیر نظریه پردازان پست مدرن و پسا ساختگرایی چون فوکو، آلتوسر وجامعه شناسان دیگر هستند فرهنگ عامیانه را نیز وسیلهای برای شناخت جامعه میدانند. این جامعه شناسان و مردم شناسان پیش از آنکه بر مطالعات فرهنگی اثر بگذارند بر نظریات تاریخ گرایی نوین و ماتریالیسم فرهنگی اثر گذاشتهاند. تاریخ گرایان نوین که گرین بلت سرکرده آن است میگویند، تنها در تاریخ نیست که حقایق اجتماعی نشان داده میشود بلکهدر آثارادبی نیز میتوان به اینحقیقتها راه یافت. حتی مطالبی در آثار ادبی میتوان دید که به روابط اجتماعی نظر دارد. برای نمونه زمانی که حافظ میگوید:اگرچه باده فرح بخش و باد، گل بیز ست به بانگ چنگ مخور می، که محتسب تیز ست نشان میدهد که مسائل مذهبی رفتارهای اجتماعی در دوران او چگونه بوده است. این حقیقت حتی در کتابهای تاریخی دیده نمیشود. در ادبیات عامیانه و زبانزدها نیز میتوان حقایق اجتماعی پنهان را پیدا نمود. «در کتاب «زیب سخن» مثل را از نوع اشعار هفت هجایی دانسته و یاد آور شدهاند که افسانهها و برخی قصههای کودکانه و بعضی ضربالمثلها از این نوع اشعارهایی قبل از اسلام میباشند که هنوز هم آهنگ شعری خود را حفظ کردهاند» (عفیفی، ۱۳۷۱: ۸) زبانزدها یکی از شاخصهای مهم زبان و ادبیات هر قوم به شمارمیآید. چگونگی شکلگیری ومنبع اصلی زبانزدها درزندگیمردم نهفته است. مطالعه درآثار پیشینیان نشان میدهد که زبانزدها در شئون مختلف زندگی اجتماعی آنان حاضراست. زبانزدها نقش بسزایی در برقراری عواطف مختلف انسانی مانند شادی و غم، زشتی و زیبایی، نفرت و دوستی دارد. اما زبانزد از نظر نشانه و علامت اصطلاح خاص ادبی است که در فارسیمعادل «داستان» به کار میرود. در قرآن کریم نیز بدان اشارت شده است «وضَرَب لَهُم مثلاً اصحابَ القریه اِذجَاءَ ها …[۱]»(یاسین/۱۳)که مثل در اینجا دقیقاً به معنی داستان به کار گرفته شده است. هر زبانزد را میتوان به مثابه مرواریدی واقعی که از اعماق ذهنیت ملی یک قوم به دست آمده است تلقی کرد، اگرچه که زبانزدها از کوتاهی لفظ و سادگی و روانی خاص برخوردارند، امّا شنونده را در افکار عمیقی فرو میبرد و گاه انفعالات و هیجانی در نفس او به وجود میآورد. زبانزدها یکی از مهم ترین نمایههای دانش عامه به شمار میرود. زیرا که در اغلب زبانها و اقوام رواج دارند. زبانزدها در زبان فارسی کاربرد گستردهای پیدا کرده است. زبانزدها در گفت و گوی روزمرّه و محاورهای، پشتوانهی محکم و درست در انتقال مفاهیم به شمار میآید. که خود نشانگر بالا بودن ادراک و فهم گوینده است، در حالیکه اغلب آنها بر اساس گفتمانیاست که از نسلهای گذشته سینه به سینه به ما منتقل شده است وکمتر پایه و اساس علمی و منطقی دارد.«دانش عوام حاصل تلاش فکر انسانهایی است که با همه عدم مهارت در خواندن و نوشتن دارای روحیه بلند و اندیشهای شگرف بودهاند. این انسانها با ستارگان پرفروغ و درخشان آسمان، با سحرگاهان شورانگیز و با قهر و بیحرمتی طبیعت زیستهاند. گاهی با نیروی اندیشه و انسانی خود راهی گشودهاند؛ و گاهی نیز بعد از سال ها انتظار در فراز و نشیب پرغبار زندگیگم شدهاند. حاصل این تلاشها مجموعه پیچیدهای از دعاها و باران، لالائیها، داستانها و مثلهایی است که سینه به سینه تا به امروز به زندگیخود درزبان و سینه انسانها ادامه داده است.» (پورافکاری، ۱۳۵۴: ۲)«امثال و حکم ملتها، علاوه بر بیان نصایح و اندرزهای تربیتی و اجتماعی ، اغلب مبیّن خلقیّات و خصلتهای درونی آنها نیز هست که به صورت معانی مجازی و استعاری و گاهی نیز صریح و روشن بیانمیشوند. این گفتارهای حکیمانه گاهیآمیخته به خرافات احساسات واندیشههایخام و یا اسطورهای و افسانهای ظاهر میشوند که همگی نشانه عمق وگستره نوع احساسات و باورهای علمی یا غیرعلمی و افسانهای گذشتگان است.» (نوین، ۱۳۸۷: ۱۳۳-۱۰۹) بعضی از زبانزدها حکایت تمثیل فراموش شدهای در خود نهفته دارد که برگرفته ازفرهنگ ادبیات عامیانه است، که شامل داستانها، ترانهها، افسانههای دیو و پری وغیره که از گذشتگان سینه به سینه نقل گردید. واژگان آن به مرور زمان کوتاهتر و فشردهتر شد و به صورت زبانزد یا کلمات قصار خودنماییکرد. زبانزدها درواقع عصاره همان رویدادی است که قبلاً به وقوع پیوسته است.زبانزدها را از نظر عامه بودن میتوان به دو بخش تقسیم کرد:۱- زبانزدهای موجز امّا به ظاهر بیقصه۲- زبانزدهایی که یک قصّه فشرده و یا اشاره به یک قصّه قدیمی و یا حادثه تاریخی را بیان میکنند. زبانزدهای موجز را از نظر ویژگی میتوان به دو بخش تقسیم کرد: ۱- زبانزد موجز فایدهدار ۲- زبانزد موجز بیفایدهازویژگیهای زبانزد موجز فایده دار، آن است که بیشترین معنا را در کمترین لفظ بیان میکند واهدافی را نیز به دنبال دارد؛ از سویی بر پایه براهین و منطقی تقریباً عقلاییتر استوار است.زبانزدها موجز بیفایده، به زبانزدهاییاطلاق میگردد که صرفاً برای بیان مطلبی وضع شده باشد، اهداف خاصی را دنبال نمیکند. به دیگرسخن برای خالی نبودن عریضه به گفتاری بیپایه اکتفا کنند که در زبانزدها نیز بدان اشاره شده است.زبانزدها را از نظر ساختاری میتوان به سه بخش تقسیم کرد.۱- زبانزدهای حکیمانه ۲- زبانزدهای غیرحکیمانه ۳- زبانزدهای شبه حکیمانهزبانزدهای حکیمانه، عنصر اصلی آن جملات قصار، جدی، عالمانه است و از نشانه های تشخیص آن، زبانزدهای حکمتآمیز و قصارگونه است. «آدم خر بیبی، گرفتار خر نبیبی»زبانزدهای غیرحکیمانه، معمولاً با لحن صمیمانه و عاطفی بیان میشود. امّا نوع ملاطفتآمیزآن کمتر است، و از نوعی تلخی و گزش برخوردار است.« اینه چوم میخه، اینه دیل سیخَه »زبانزدهای شبه حکیمانه، معمولاً متأثر از آثارادبی و مکتوب است، و از اصطلاحات عامیانه و ساده برخوردارند. « زن طلاقه رَدَه کون، زَن بَموردَه زن بِدَ. » بعضیاز زبانزدها دارای زیرساخت روان شناختی، جامعه شناختی، و اعتقادی است. در بررسی ساختاری روان شناختی زبانزدها، میتوانیم تفاوتهای فردی، رفتارهای اجتماعی، شخصیت، هیجان، کنشها را مشاهده کنیم، که اغلب این گونه جلوههای روان شناختی، با نظریههای علمی امروز قابل بررسی است. با کاوش در این زبانزدها میتوانیم تعارضهای روان شناختی مثل، ناکامی، هیجان، برونفکنی، همانندیازی، درون فکنی، وغیره را که در لابه لایه این زبانزدهای انعکاس یافتهاند مشاهده نماییم. اغلب زبانزدها، تبیین کننده خصلتهای درونی و خلقیّات است که به شکل معانی و استعاری و گاهی نیز صریح و روشن بیان میشوند.این زبانزدها گاه آمیخته به گفتارهای حکیمانه و گاه خرافی، احساسات و عواطف، اندیشههای ناپخته و یا افسانه و اسطورهای را در پیش روی انسان نمایان میسازد که همگی نشانه عمق و گستره باورهای علمی، یا غیرعلمی گذشتگان است. چرا که این افسانهها و اسطورهها از دیرباز، حیات و ذهن بشر نخستین را به خود مشغول کرده بود. علم روان شناسی قدمتی به درازای تاریخ حیات بشری دارد، وهمواره روان آدمی را به خود مشغول داشته است و چگونگی رفتار بشری همیشه توجه روانشناسان را به خود معطوف کرده است.اما در بررسی ساختاری جامعه شناسیزبانزدها، میتوانیم دورنمای خرد جمعی، ارزشها، اعتقادات و تجارب دیرینه اقوام مختلف را که به واسطه فرهنگ و زبان با هم آمیختهاند مشاهده کنیم. بررسی جوامع مختلف به ما نشان میدهد که تا چه اندازه فرهنگ و ارزشها هر قومی نسبت به قوم دیگر برتری دارد. چنانچه بخواهیم زبانزدهای هرمنطقه را مورد مطالعه قراردهیم میبینیم که زبانزد هر قوم با قوم دیگر از جهاتی بسیار به هم شباهت دارند، و از جهتی نیز با هم متفاوتند.بعضیاز زبانزدها که دراین تحقیق ذکر میگردد ریشه درجهان بینی اشخاص و اقوام دارد. همواره نوع زندگی انسان در اجتماعی که زندگی میکند، از نظر رفتار و کردار به نوع بینش و جهانبینی او بر میگردد، که گاه به صورت آگاهانه و یا ناآگاهانه از دیگران الگو میگیرد. جست وجو در باورها، ارزشها و گفتمان و رفتار افراد با همدیگر، نوع جهان بینی و اعتقادات گروهی آنها رانشان میدهد.«نوع اعتقادات انسان بسته به نوع جهانبینی اوست. جهانبینی به معنی جهانشناسی است و به مسئله شناخت مربوط میباشد و تنها به این دلیل که ماده دیدن در آن به کار رفته است نمیتوان آن را در معنی جهان احساسی تلقی کرد. شناخت از مختصات انسان است، بر خلاف احساس که از مشترکات انسان و سایر جانداران است، برتری انسان از سایر جانداران در شناخت و بینش عمیق او ازجهان است. حیوان تنها جهان پیرامون خود را احساس میکند، امّا انسان علاوه بر آن، جهان را تفسیر میکند این زیرساز و تکیهگاه به اصطلاح جهان بینی نامیده میشود.» (مطهری، ۱۳۸۰: ۲۰-۱۵)بعضیاز این زبانزدها که بیان گردیده در خود زمینههای مذهبی نهفته دارد که به نوعی نیز تأثیرگذار است، ازجمله نام مقدس حضرت فاطمه(س) و امام حسین(ع) است. همچنین بعضی از زبانزدها جنبه خرافی دارند. از آنجایی که بنمایه خرافات در آرزوها و رؤیاها محقق میگردد، ازاین رو انسانهایی که توانایی مقابله با مشکلات را ندارند، بهترین دست آویزشان پناه بردن به خرافات و خرافهپرستی است. با مطالعه کتب پیشینیان، به این نتیجه میرسیم که انسانها از دیرباز برای اینکه بتوانند با نابسامانی و دگرگونی طبیعت دست و پنجه نرم کنند و برآنها فائق آیند، از هر وسیله و طرز تفکری استفاده میکردند، تا بتوانند ضعف و ناتوانی درونیشان را جبران کنند. بعضی از زبانزدها ریشه در پدیدههای طبیعی دارد. انسانها در هر زمان و مکانی که به سرمیبرند، شناخت و ذهنیتی از طبیعت در ذهن خود دارند. این شناخت و تصّور انتظار انسان را از طبیعت و نحوه بهره برداری او را از طبیعت پیریزی مینماید. در این واکنشها ما با نوعی رابطه و یا به دیگر سخن جهان بینی مواجه میشویم. گاهی طبیعت و عناصرآن بر انسان غلبه میکند، و این زمانی است که انسان خود را در رویارویی با طبیعت ناتوان و ضعیف میبیند و تلاش و کوشش خود را عقیم و بیفایده میانگارد، که در این هنگام به خرافه و امثال آن پناه میبرد، کما این که در زبانزدهای گردآوری شده منطقه لشت نشاء ما با نمادهایی چون «آزه دار» (درخت آزاد)، بستن پارچه سبز بر روی شاخههای تر درختان، وجود درختان تنومند آزاد در کنار قبرستانها و بقاع متبرکه، همه حکایت از این دارد که گاهی انسان برای جبران خلاءهای درونی خود به دنبال عواملی است که وی را اقناع نماید، وگاهی نیز انسان بر طبیعت غلبه میکند.
محصول های مرتبط
تحلیل زبان شناختی گویش جوشانی
گویش جوشانی متعلق به روستای جوشان، از روستاهای بخش گلباف دراستان کرمان است. در پژوهش حاضر تلاش شده است گویش…
تحلیل کارکرد واژگان در غزل پست مدرن دهه ی هشتاد
غزل پست مدرن نامی جدید است که در دهه ی هشتاد با تلاشهای همه جانبه ی مهدی موسوی به ادبیات…
جایگاه آتش در سبک خراسانی (شعر)
تحقیق پیشرو، با عنوان «جایگاه آتش در سبک خراسانی (شعر)»، به بررسی جنبههای گوناگون آتش در آثار منظوم سبک خراسانی،…
رابطه بین درک شنیداری و به کارگیری راهبردهای فراشناختی، شناختی و اجتماعی عاطفی بر اساس عملکرد فارسیآموزان غیرایرانی
پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین درک شنیداری و به کارگیری راهبردهای فراشناختی، شناختی و اجتماعی – عاطفی بر اساس…
ساخت آغازگرپایان بخش در کتابهای درسی کودکان و ارتباط آن با درک خواندن نگرشی نقشگرا
در دستور نظام مند نقشی هلیدی اعتقاد بر این است که ماهیات زبان مبتنی است بر نیاز به ارتباط، به…
ساخت موضوعی و نقشهای تتا در ترکیبهای فعلی زبان فارسی
ترکیب فعلی در زبانهای هندواروپایی ازجمله زایاترین فرایندهای واژهسازی محسوب میشود. این فرایند در زبان فارسی متشکل از دو یا…
قوانین ثبت دیدگاه